سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ویلاهای اجاره ای سبز گیلان

با این حال، تهاجم هانیبال بیش از 16 سال طول کشید و ایتالیا را ویران کرد. سرانجام، زمانی که رومیان متوجه تمام شدن ذخایر هانیبال شدند، اسکپیون را که برادر هانیبال، هاسدروبال را در اسپانیا امروزی شکست داده بود، فرستادند تا به مناطق حفاظت نشده کارتاژین حمله کند و هانیبال را مجبور به بازگشت برای دفاع از کارتاژ کند. نتیجه پایان جنگ دوم پونیک توسط نبرد سرنوشت ساز زاما در اکتبر 202 قبل از میلاد بود که به اسکیپیون آگنومن آفریقایوس خود داد. رم با هزینه گزافی به دستاوردهای مهمی دست یافت: فتح هیسپانیا توسط اسکیپیون و سیراکوز، آخرین قلمرو یونانی در سیسیل، توسط مارسلوس.

 

بیش از نیم قرن پس از این وقایع، کارتاژ تحقیر شد و رم دیگر نگران تهدید آفریقا نبود. تمرکز جمهوری اکنون فقط بر پادشاهی هلنیستی یونان و شورش های هیسپانیا بود. با این حال، کارتاژ، پس از پرداخت غرامت جنگ، احساس کرد که تعهدات و تسلیم آن به روم متوقف شده است، دیدگاهی که سنای روم با آن موافق نیست. هنگامی که در سال 151 قبل از میلاد نومیدیا به کارتاژ حمله کرد، کارتاژ درخواست شفاعت رومیان کرد. سفیران به کارتاژ فرستاده شدند، از جمله مارکوس پورسیوس کاتو، که پس از مشاهده اینکه کارتاژ می تواند بازگردد و اهمیت خود را بازیابد، تمام سخنرانی های خود را صرف نظر از موضوع، با این جمله خاتمه داد: «Ceterum censeo Carthaginem esse delendam». "علاوه بر این، من فکر می کنم که کارتاژ باید نابود شود").

 

از آنجایی که کارتاژ بدون رضایت روم با نومیدیا جنگید، جنگ سوم پونیک زمانی آغاز شد که روم در سال 149 قبل از میلاد علیه کارتاژ اعلام جنگ کرد. کارتاژ در اولین اعتصاب با مشارکت تمام ساکنان شهر به خوبی مقاومت کرد. با این حال، کارتاژ نتوانست در برابر حمله Scipio Aemilianus مقاومت کند که شهر و دیوارهای آن را به کلی ویران کرد، همه شهروندان را به بردگی گرفت و فروخت و کنترل آن منطقه را به دست آورد که به استان آفریقا تبدیل شد. بدین ترتیب دوره جنگ پونیک به پایان رسید. همه این جنگ‌ها منجر به اولین فتوحات روم در خارج از کشور (سیسیل، هیسپانیا و آفریقا) و ظهور رم به عنوان یک قدرت امپراتوری مهم و آغاز پایان دموکراسی شد.

 

پس از شکست امپراتوری مقدونی و سلوکی در قرن دوم پیش از میلاد، رومیان مردم غالب دریای مدیترانه شدند.[46] فتح پادشاهی های هلنیستی فرهنگ های رومی و یونانی را در تماس نزدیک تری قرار داد و نخبگان رومی که زمانی روستایی بودند، به فرهنگی مجلل و جهان وطنی تبدیل شدند. در این زمان رم یک امپراتوری یکپارچه - از نظر نظامی - بود و هیچ دشمن بزرگی نداشت.

 

اجاره ویلاهای استخردار با میز بیلیارد در شمال

گایوس ماریوس، ژنرال و سیاستمدار رومی که ارتش روم را به طرز چشمگیری اصلاح کرد

تسلط خارجی منجر به درگیری داخلی شد. سناتورها با هزینه استان ها ثروتمند شدند. سربازان که عمدتاً کشاورزان خرده پا بودند، مدت بیشتری از خانه دور بودند و نمی توانستند زمین خود را حفظ کنند. و اتکای فزاینده به بردگان خارجی و رشد لاتیفوندیا امکان دسترسی به کار با حقوق را کاهش داد.[47]

 

درآمد حاصل از غنایم جنگ، سوداگری در استان های جدید و کشاورزی مالیات فرصت های اقتصادی جدیدی را برای ثروتمندان ایجاد کرد و طبقه جدیدی از بازرگانان به نام سوارکاران را تشکیل داد.[48] lex Claudia اعضای مجلس سنا را از درگیر شدن در تجارت منع می کرد، بنابراین در حالی که سوارکاران از نظر تئوری می توانستند به سنا بپیوندند، قدرت سیاسی آنها به شدت محدود شد.[48][49] مجلس سنا دائماً دعوا می کرد، مکرراً اصلاحات مهم ارضی را مسدود کرد و از دادن قدرت بیشتر به کلاس سوارکاری در دولت خودداری کرد.

 

باندهای خشن بیکاران شهری که توسط سناتورهای رقیب کنترل می‌شوند، رأی‌دهندگان را از طریق خشونت می‌ترسانند. این وضعیت در اواخر قرن دوم قبل از میلاد تحت رهبری برادران گراچی، یک جفت تریبون که تلاش کردند قانون اصلاحات ارضی را تصویب کنند، به اوج رسید تا زمین‌های اصلی پاتریسیون را بین پلبی‌ها توزیع کند. هر دو برادر کشته شدند و سنا اصلاحاتی را تصویب کرد که اقدامات برادر گراکی را معکوس کرد.[50] این منجر به شکاف فزاینده گروه های پلبی (مردم) و کلاس های سوارکاری شد.